021-79276000 info@noviraco.com

محاسبه سود به روش TTM یا Trailing Twelve Months، روشی است که در آن سود هر سهم (EPS) بر اساس سود خالص ۱۲ ماه گذشته شرکت محاسبه می‌شود. این روش به سرمایه‌گذاران امکان می‌دهد تا عملکرد واقعی شرکت را در یک دوره زمانی مشخص ارزیابی کنند، بدون اینکه به پیش‌بینی‌های آینده متکی باشند. در ادامه این مطلب به شرح جزئیات بیشتر خواهیم پرداخت.

مزایای روش TTM

  1. نشان دادن عملکرد واقعی شرکت بر اساس داده‌های گذشته، نه پیش‌بینی‌ها.
  2. در نظر گرفتن تغییرات فصلی در سوددهی شرکت.
  3. امکان مقایسه عملکرد شرکت در طول زمان با استفاده از داده‌های TTM.

محاسبه EPS به روش TTM

برای محاسبه EPS به روش TTM، باید سود خالص ۴ فصل گذشته شرکت را جمع کرد و بر تعداد سهام منتشره تقسیم نمود. به عنوان مثال، اگر در ماه ژوئن سال جاری باشیم، EPS به روش TTM از سود خالص فصل تابستان سال گذشته تا فصل بهار سال جاری محاسبه می‌شود.

محاسبه نسبت P/E با روش TTM

نسبت P/E یا قیمت به سود، یکی از مهم‌ترین نسبت‌های ارزیابی سهام است. برای محاسبه P/E به روش TTM، قیمت فعلی سهم را بر EPS محاسبه شده به روش TTM تقسیم می‌کنیم. این نسبت نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران چند برابر سود واقعی شرکت را برای خرید سهام آن پرداخت می‌کنند.


محدودیت‌های روش TTM

روش TTM برای شرکت‌هایی که دارای روند سوددهی نامنظم یا فصلی هستند، ممکن است کارایی کمتری داشته باشد. همچنین، این روش برای شرکت‌های تازه تأسیس که سابقه عملکرد کافی ندارند، مناسب نیست. به طور کلی روش TTM ابزار مفیدی برای ارزیابی عملکرد واقعی شرکت‌ها و مقایسه آن‌ها با یکدیگر است. اما باید همراه با سایر تحلیل‌های بنیادی و تکنیکال مورد استفاده قرار گیرد تا تصویر کامل‌تری از وضعیت سهام به دست آید.

چه عواملی بر محاسبه EPS به روش TTM تأثیر می‌گذارند؟

عوامل زیر بر محاسبه EPS (سود هر سهم) به روش TTM تأثیرگذار هستند:

  1. سود خالص ۴ فصل گذشته شرکت: برای محاسبه EPS به روش TTM، سود خالص ۴ فصل گذشته شرکت را باید جمع کرد. بنابراین هرگونه تغییر در سود خالص هر فصل، بر مقدار نهایی EPS تأثیر می‌گذارد.
  2. تعداد سهام منتشره: مقدار سود خالص ۱۲ ماه گذشته باید بر تعداد کل سهام منتشره شرکت در همان دوره تقسیم شود. هرگونه تغییر در تعداد سهام منتشره مانند افزایش سرمایه یا خرید سهام خزانه، بر EPS اثرگذار است.
  3. تغییرات فصلی در سوددهی: از آنجا که روش TTM سود ۱۲ ماه گذشته را در نظر می‌گیرد، تغییرات فصلی در سوددهی شرکت بر محاسبه EPS تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، اگر شرکتی در یک فصل خاص سود بیشتری کسب کند، این امر در EPS محاسبه شده به روش TTM منعکس خواهد شد.
  4. رویدادهای غیرمترقبه: هرگونه رویداد غیرمترقبه مانند تغییر در قوانین و مقررات، فجایع طبیعی یا تغییرات مدیریتی که بر سوددهی شرکت تأثیر بگذارد، در محاسبه EPS به روش TTM لحاظ می‌شود.
    بنابراین، برای درک دقیق‌تر عملکرد شرکت با استفاده از روش TTM، باید به تغییرات در سود خالص، تعداد سهام منتشره، روندهای فصلی و رویدادهای غیرمنتظره توجه کرد.

بیشتر بخوانید: سود مرکب چیست؟

چگونه می‌توان از تغییرات دوره‌ای EPS برای پیش‌بینی آینده استفاده کرد؟

تغییرات دوره‌ای در EPS (سود هر سهم) می‌تواند اطلاعات ارزشمندی برای پیش‌بینی آینده عملکرد شرکت و قیمت سهام آن ارائه دهد. چند روش برای استفاده از این تغییرات عبارتند از:

  1. شناسایی روندهای فصلی: با بررسی تغییرات EPS در فصول مختلف سال، می‌توان الگوهای تکرارشونده را شناسایی کرد. این الگوها می‌تواند ناشی از تغییرات فصلی در تقاضا، هزینه‌ها یا سایر عوامل باشد. شناخت این روندها به پیش‌بینی EPS در فصول آینده کمک می‌کند.
  2. تحلیل عوامل موثر بر تغییرات: با بررسی دقیق دلایل تغییر در EPS هر فصل مانند افزایش/کاهش فروش، هزینه‌ها، مالیات و غیره، می‌توان پیش‌بینی کرد که آیا این عوامل در آینده نیز ادامه خواهند داشت یا خیر. این امر به ارزیابی بهتر EPS آتی کمک می‌کند.
  3. مقایسه با صنعت: با مقایسه تغییرات فصلی EPS شرکت با رقبای آن در صنعت، می‌توان دریافت که آیا این تغییرات ناشی از عوامل خاص شرکت است یا تحت تاثیر شرایط کلی صنعت قرار دارد. این مقایسه به پیش‌بینی دقیق‌تر EPS آینده کمک می‌کند.
  4. استفاده از EPS Forward: EPS Forward برآوردی از سود هر سهم در آینده است که توسط تحلیلگران ارائه می‌شود. با مقایسه EPS Forward با تغییرات واقعی EPS در گذشته، می‌توان دقت پیش‌بینی‌ها را ارزیابی و برآوردهای آینده را تصحیح کرد.
    به طور کلی تحلیل تغییرات دوره‌ای EPS، شناسایی عوامل موثر بر آن، مقایسه با صنعت و استفاده از پیش‌بینی‌های تحلیلگران، ابزارهای مفیدی برای پیش‌بینی EPS آینده و در نتیجه قیمت آتی سهام هستند. اما باید همراه با سایر تحلیل‌های بنیادی و تکنیکال مورد استفاده قرار گیرند.
محاسبه سود به روش TTM

آیا روش TTM برای همه صنایع یکسان است؟

خیر. روش محاسبه سود به شیوه TTM (Trailing Twelve Months) برای همه صنایع یکسان نیست و باید با توجه به ویژگی‌های هر صنعت، مواردی در آن اعمال شود. چند نکته مهم در این زمینه عبارتند از:

  1. صنایع فصلی: در صنایعی مانند گردشگری، تولید کالاهای خاص و غیره که دارای فصول پرفروش و کم‌فروش هستند، محاسبه TTM باید با در نظر گرفتن این تغییرات فصلی انجام شود. در غیر این صورت، عملکرد واقعی شرکت دچار تحریف می‌شود.
  2. صنایع چرخه‌ای: برخی صنایع مانند خودروسازی، فلزات و معادن دارای چرخه‌های رونق و رکود هستند. در این موارد، محاسبه TTM باید با لحاظ کردن این چرخه‌ها صورت گیرد تا تصویر درستی از عملکرد بلندمدت شرکت ارائه شود.
  3. صنایع پروژه‌ محور: در صنایعی مانند پیمانکاری و ساخت‌وساز که درآمدها و هزینه‌ها بر اساس پروژه‌ها متفاوت است، محاسبه TTM باید با در نظر گرفتن طول عمر و زمان‌بندی پروژه‌ها انجام شود.
  4. شرکت‌های نوپا: برای شرکت‌های تازه تأسیس که سابقه عملکرد کافی ندارند، محاسبه TTM ممکن است معنادار نباشد و باید از روش‌های دیگر مانند ارزشگذاری بر اساس رشد استفاده کرد.
    بنابراین، هنگام محاسبه سود به روش TTM، باید ویژگی‌های خاص هر صنعت را در نظر گرفت و تعدیلات لازم را اعمال کرد تا ارزیابی دقیق‌تری از عملکرد شرکت‌ها به دست آید. این امر نیازمند تجربه و دانش کافی در زمینه تحلیل صنایع مختلف است.

بیشتر بخوانید: سبدگردان اختصاصی نوویرا چگونه کار می کند؟

در چه صنایعی روش TTM بیشترین کاربرد را دارد؟

روش محاسبه سود به شیوه TTM (Trailing Twelve Months) بیشترین کاربرد را در صنایعی دارد که به طور کلی دارای ویژگی های زیر باشند:

  1. صنایع با الگوی فروش و سوددهی نسبتاً پایدار و غیرفصلی: در این صنایع، سوددهی شرکت‌ها در طول سال تقریباً یکنواخت است و تغییرات فصلی چندانی ندارد. بنابراین، روش TTM می‌تواند تصویر واقعی‌تری از عملکرد شرکت ارائه دهد. مانند صنایع دارویی، مواد غذایی، انرژی و غیره.
  2. صنایع با چرخه‌های بلندمدت: در صنایعی که دارای چرخه‌های رونق و رکود طولانی‌مدت هستند، روش TTM می‌تواند عملکرد میان‌مدت شرکت‌ها را بهتر نشان دهد. مانند صنایع فلزات اساسی، خودروسازی، ساخت‌وساز و غیره.
  3. صنایع با درآمدهای پایدار و قابل پیش‌بینی: در صنایعی که شرکت‌ها دارای درآمدهای نسبتاً پایدار و قابل پیش‌بینی هستند، روش TTM می‌تواند ارزیابی دقیق‌تری از عملکرد آینده ارائه دهد. مانند صنایع خدمات عمومی، ارتباطات و غیره.
  4. شرکت‌های بزرگ و بالغ: شرکت‌های بزرگ و بالغ که دارای سابقه طولانی عملکرد هستند، معمولاً از روش TTM برای ارزیابی عملکرد خود استفاده می‌کنند، زیرا این روش تصویر واقعی‌تری از وضعیت آن‌ها ارائه می‌دهد.
    در مقابل، روش TTM ممکن است برای صنایع با الگوهای فروش و سوددهی بسیار متغیر و فصلی، شرکت‌های نوپا یا صنایع پروژه‌ محور کمتر مناسب باشد، زیرا ممکن است تصویر دقیقی از عملکرد واقعی آن‌ها ارائه ندهد.

بیشتر بخوانید: محاسبه شاخص کل

آیا روش TTM برای صنایع پرنوسان مانند فناوری اطلاعات مناسب است؟

خیر، روش محاسبه سود به شیوه TTM (Trailing Twelve Months) معمولاً برای صنایع پرنوسان مانند فناوری اطلاعات چندان مناسب نیست. چند دلیل عمده برای این امر وجود دارد:

  1. تغییرات سریع در سوددهی: صنایع فناوری اطلاعات اغلب دارای تغییرات سریع و غیرمنتظره در سوددهی هستند. سود یک شرکت ممکن است در یک فصل بسیار بالا و در فصل بعد پایین باشد. روش TTM که بر اساس ۱۲ ماه گذشته محاسبه می‌شود، ممکن است نتواند این تغییرات سریع را به خوبی منعکس کند.
  2. چرخه‌های کوتاه‌مدت محصول: در صنعت فناوری، چرخه عمر محصولات معمولاً کوتاه است. یک محصول جدید می‌تواند در مدت کوتاهی سودآور شود و سپس با معرفی محصول جدیدتر، از رونق بیفتد. روش TTM که بر گذشته متمرکز است، ممکن است نتواند این چرخه‌های کوتاه‌مدت را به درستی لحاظ کند.
  3. رشد سریع شرکت‌های نوپا: بسیاری از شرکت‌های فناوری در مراحل اولیه رشد سریع قرار دارند. برای این شرکت‌ها، عملکرد گذشته لزوماً نمایانگر آینده نیست. روش TTM که بر گذشته تمرکز دارد، ممکن است برای ارزیابی این شرکت‌های رو به رشد مناسب نباشد.
  4. تأثیر نوآوری‌ها: صنعت فناوری اطلاعات بسیار نوآورانه است. یک نوآوری جدید می‌تواند به سرعت الگوهای سوددهی شرکت‌ها را تغییر دهد. روش TTM که بر داده‌های گذشته متکی است، ممکن است نتواند این تغییرات ناشی از نوآوری‌ها را به خوبی پیش‌بینی کند.
    بنابراین به طور کلی برای ارزیابی شرکت‌های فعال در صنایع پرنوسان مانند فناوری اطلاعات، بهتر است علاوه بر روش TTM، از سایر روش‌های ارزیابی مانند تحلیل رشد آتی، ارزشگذاری بر اساس فناوری و نوآوری‌ها، و تحلیل‌های کیفی نیز استفاده شود تا تصویر کامل ‌تری از عملکرد آینده این شرکت‌ها به دست آید.

جمع بندی

محاسبه سود به روش TTM (Trailing Twelve Months) یک روش مفید برای ارزیابی عملکرد واقعی شرکت‌ها بر اساس سود خالص ۱۲ ماه گذشته آن‌هاست. در این روش، سود هر سهم (EPS) از تقسیم مجموع سود خالص ۴ فصل گذشته بر تعداد سهام منتشره به دست می‌آید. سپس با تقسیم قیمت فعلی سهم بر EPS محاسبه شده، نسبت P/E به روش TTM قابل محاسبه است. این روش مزایایی مانند نشان دادن عملکرد واقعی بدون نیاز به پیش‌بینی‌ها، در نظر گرفتن تغییرات فصلی و امکان مقایسه عملکرد در طول زمان را دارد. با این حال، برای صنایع پرنوسان مانند فناوری اطلاعات، شرکت‌های نوپا و صنایع با الگوهای سوددهی بسیار متغیر، روش TTM ممکن است کارایی کمتری داشته باشد و باید همراه با سایر تحلیل‌های بنیادی و تکنیکال مورد استفاده قرار گیرد.